زیرساخت های آموزش الکترونیکی
مهم ترین ویژگی آموزش و یادگیری الکترونیکی ارائه ی محتوای درسی از طریق شبکه ی جهانی اینترنت می باشد. از این رو، گاهی به آن آموزش اینترنتی یا آموزش تحت وب هم می گویند. لازم به توجه است؛ وقتی سخن از یادگیری و آموزش الکترونیکی در کشورها و به ویژه کشورهای درحال توسعه پیش می آید، بحث مهم تری در ذهن شکل می گیرد: اول این که چگونه زیرساخت های مختلف آن(اجتماعی، سیاسی، فناوری و..) باید فراهم شود؛ دوم این که مخاطبان ان کدام یک از گروه های اجتماعی باشند. پاسخ این دو سؤال مهم آسان نیست. ولی دیدگاه اصلی این است که فراهم کردن زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، بسیار آسان تر از ساختن فضاهای آموزشی و کلاس های درس سنتی است. همین طور در مورد یافتن مخاطب؛ زیرا اگر به نیازهای اساسی آموزشی جامعه توجه داشته باشیم، مخاطبان، از گروه های مختلف اجتماعی، به خودی خود، سراغ این نوع آموزش خواهند آمد. به عبارت دیگر اگر تصدیق کنیم که گسترش ظرفیت تعلیم و تربیت در سطوح مختلف، رسمی یا غیر رسمی، از ضرورت های اولیه ی وارد شدن به عرصه های تولید دانش و اقتصاد جهانی دانش محور جدید می باشد، آموزش الکترونیکی هم باید به عنوان یک بخش مهم از توسعه ی مقدماتی، یک رسانه ی جایگزین برای ساختن ظرفیت های جدید آموزشی، یک مفهوم قابل درک مردم سالارانه باری توزیع عادلانه امکانات و فرصت های آموزشی و صاحب اختیار ساختن مردم در انتخاب مواد، روش، زمان و مکان یادگیری مورد توجه قرار گیرد.
آموزش الکترونیکی بیش از سایر رویکردهای آموزش باز و از راه دور فناوری محور است و ابزارها و راهبردهای خاصی را می طلبند. بنابراین پس از تعیین اهداف کلی و تبدیل آن ها به اهداف عینی قابل ارزشیابی باید مسائل اجرایی به دقت شناسایی و بررسی شوند. این مسائل از دیدگاه به نت(2000) عبارتند از: میزان سرمایه گذاری اولیه، تصمیم گیری در باره مفید و با صر فه بودن، مدیریت و رهبری توانمند در پیاده سازی برنامه و اندیشیدن درباره ی نیروی انسانی اعم از علمی و اداری و هم چنین دانشجویان و مخاطبان برنامه و گروه های پشتیبان(به نقل از ابراهیم زاده، 1386).
در کشورمان هنگامی که طراحی ساختار کلان سازمانی و اجرایی دانشگاه مجازی و مطالعات امکان سنجی پیاده سازی آن معماری درگاهی آموزشی، نظام مدیریت یادگیری و نظام مدیریت تولید محتوای آموزشی، نظام مدیریت دانش و تولید نرمافزارهای لازم با قابلیت های سازگاری با ساختار زبان فارسی و استانداردهای موجود بین المللی بر عهده ی مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته ی دانشگاه شریف گذاشته شد. مجریان برنامه در جریان طراحی این محیط جدید با سوالات فراوانی روبه رو شدند:
از جمله این که :
- آیا زیرساخت های ارتباطی کشور توان تامین پهنای باند مورد نیاز برنامه برای ارسال و دریافت محتوای آموزشی و سایر عملیات ارتباطی را به طور همزمان و برخط دارد؟
- گستره ی این زیرساخت ها تا چه حد است و آیا امکان پوشش دادن به کلیه ی مراکز و واحد های دانشگاه در سراسر کشور وجود دارد؟
- آیا پشتیبان جایگزین برای موارد اضطراری وجود دارد؟
- فناوری مورد نیاز تا چه حد قابل جذب در دانشگاه است؟
- میزان و سهولت دسترسی، کاربری آسان و تولید درس نرم افزارهای نوین مورد نیاز، سواد رایانه ای اعضای هیئت عملی، کارکنان و دانشجویان، توانایی تولید محتوای آموزشی برای محیط مجازی در حد استانداردهای جهانی یا ملی، تامین منابع مالی موردنیاز، جستارها و مسائل فرهنگی، آموزش نیروی انسانی و... از جمله سوالات چالش بر انگیز و اساسی بود که پاسخ دقیق و مطمئن می طلبد.
الحسینی (1384) بیان می کند که برای اجرای یادگیری الکترونیکی در سطح نظام آموزشی باید به چند محور توجه شود؛ تمهید مقدمات، قلمرو عملیات، مراکز مجری، مدیریت و سازمان، مقاطع مورد عمل، برنامه ی درسی، و نحوه ی اعطای مدرک رسمی. وی زیرمحورهایی برای این محورهای کلی بیان می کند که در زیر آمده است:
تمهید مقدمات: ایجاد موسسه های یادگیری، پذیرش رویکرد تلفیقی به روش های آموزشی، و انعقاد توافقنامه های فی مابین واحدهای مربوط.
قلمرو عملیات: تمام گروه های برخوردار از یادگیری الکترونیکی
مراکزی مجری: مراکز مجاز
مدیریت و سازمان: تعیین خط مشی، معریف استاندارد، تفکیک و واگذاری تصدی گری در اجرا و طراحی و تدوین نظام مدیریت یادگیری فراگیر، کنترل و نظارت، ارزیابی و رتبه بندی مراکز.
مقاطع مورد عمل: آموزش های رسمی و غیر رسمی.
برنامه ی درسی: کلاس مجازی، تعریف استاندارد، ارزشیابی در بدو ورود و حین تحصیل، ارزشیابی مستمر، تعامل چندسویه از طریق ویدئو کنفرانس، پست الکترونیکی، فرم های مباحثه و گفت و گوهای علمی.
اعطای مدرک رسمی: تدارک امتحانات حضوری و غیر حضوری پایانی.
خان(2005) نیز در یک چارچوب کلی، که بیشتر به یک مدل یادگیری الکترونیکی مشهور است عوامل هشتگانه ای را برای طراحی و اجرای دوره های آموزش الکترونیکی در نظر گرفته است. این عوامل به طور خلاصه عبارتند از: عوامل آموزشی، فناوری، طراحی، سازمانی، اخلاقی، مدیریتی، پشتیبانی منابع و ارزشیابی. همچنین به ابزارهایی از قبیل کتابخانه های دیجیتالی، کتاب های الکترونیکی، پهنای باند گسترده، شبکه های با سرعت بالا، خدمات دهنده ی چت، کامپیوترهای نسل جدید، چندرسانه ای ها، بحث های اینترنتی، شبکه های محلی اشاره نمود که لازمه ی اجرای موفقیت آمیز آموزش الکترونکی هستند( به نقل از مجیدی، 1388).
سؤال مهمی که بای این رویکرد مطرح می شود این است که تکلیف ارائه ی خدمات آموزشی، مانند ثبت نام، ارزیابی، ثبت نتایج پیشرفت آموزشی و بالاخره صدور گواهی یا مدرک تحصیلی در یادگیری الکترونیکی با کیست؟ در این مورد راه حل های گوناگونی پیشنهاد شده است که ایجاد دانشگاه یا پردیس های مجازی از مهم ترین آن هاست. جعفری(1381) اظهار داشته است، مطالعات تطبیقی و مرور متون آموزش مجازی نشان می دهد اهم مؤلفه های راه اندازی نظام آموزش مجازی و به عبارت دیگر زیرساخت های آموزش الکترونیکی عبارتند از:
زیرساخت فنی آموزش الکترونیکی( زیرساخت فناوری): مشتمل بر سیستم های زیربنایی مخابرات( فیبر نوری، گیرنده های ماهواره ای، میکرو- پردازشگرها و غیره)، شبکه های اینترنت، سرویس دهندگان خدمات اینترنتی، اتصال سیستم های آموزشی به سیستم های شبکه ای و غیره.
زیرساخت فرهنگی، اجتماعی و ارزشی آموزش الکترونیکی: اشاعه ی فرهنگ نتوکراسی( اینترنت گرایی)، تربیت شهروند جهانی با حفظ ارزش های ملی و بومی، توجه به شکاف دیجیتالی و تلاش برای توزیع عادلانه ی یادگیری و آموزش، آداب و رسوم شبکه ای، تغییر نقش اجتماعی آموزش عالی، رواج فرهنگ پداگوژیکی جدید( استقلال و خودگردانی دانشجو) به عنوان فرهنگ سازمانی غالب در محیط های یاددهی و یادگیری.
منابع انسانی آموزش الکترونیکی( زیرساخت انسانی): راه اندازی نظام آموزش الکترونیکی مستلزم کارکنان فنی و پشتیبانی، طراحان فنی و آموزشی، اعضای هیئت علمی، دانشجویان، برنامه ریزان و مدیران به عنوان کاربران و بازیگران اصلی نظام آموزش مجازی است. هم چنین داشتن دانش گسترده ای از مهارت ها( آشنایی با کامپیوتر، استفاده از پردازشگرهای کلمه، سیر علمی در وب به جای وب گردی بی هدف، آشنایی با نرم افزارها، چندرسانه ها، عیب یابی و عیب زدایی و ...) و نگرش های جدید، تغییر ذهنیت و برداشت کلیه ی عوامل دست اندرکار و بازسازی نقش ها، روابط و روش های انجام کار امری ضروری است.
بازیگران اصلی محیط یادگیری الکترونیکی، فراگیران و معلمان هستند. دانشجویان دوره های آموزش مجازی باید نقش فعالی در کلاس درس داشته باشند. نگرش، مهارت و پایبندی دانشجویان معیارهایی هستند که تعیین کننده هستند. دانشجویان در آموزش الکترونیکی و آموزش از راه دور باید خودانگیخته، مسئولیت پذیر، پذیرنده ی تفکر انتقادی و مایل به انجام دادن کار گروهی باشند. هم چنین مهارت های ارتباطی نگارشی خوب و تجربه ی کار با فناوری مهم است. نقش یاددهنده نیز در این محیط ها از انتقال دهنده ی اطلاعات به تسهیل کننده ی ناظر و طراح آموزشی تغییر می یابد.
زیرساخت پداگوژیکی: تغییر پارادایم یاددهی و یادگیری، تغییر آموزش کنترل شده ی کلاسی به سیستم یادگیری خود سرعتی فارغ از محدودیت های زمانی و مکانی، سبک های آموزشی جدید( همزمان و غیر همزمان)، اکولوژی جدید پداگوژیکی، حرکت از استاد محوری به دانشجو محوری، تغییر از تمرکز بر یادگیری به جای تمرکز بر یاددهی، روش های نوین آموزش و ارزشیابی و غیره.
بدیهی است که قبل از تصمیم گیری در باره ی مدل و رویکرد ارائه ی آموزش و حتی قبل از تعیین هدف های اساسی آموزشی باید به مسائل پداگوژیکی اندیشید. بسیاری عقیده دارند که شرط اجرای موفقیت آمیز برنامه های آموزش مجازی این است که بر پایه ی نتایج تحقیقات تربیتی، روانشناختی و ملاحظات پداگوژیکی انجام پذیرد و در برنامه ریزی راهبردی برای آن ویژگی های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی هر کشور مورد توجه قرار گیرد. برخی گزارش ها حاکی از عملکرد ضعیف فناوری های جدیدی در زمینه ی مسائل تربیتی است. محققان استدلال می کنند که در نرم افزارهای آموزشی با پافشاری بیش از حد در فراتر رفتن از مرزهای آ»وزش سنتی و غلبته بر روابط قدرت مدارانه در تعلیم و تربیت از محتوای آموزشی غفلت می شود. این گفته بدان معناست که دانشجویان با استفاده از این نرم افزارها بر روابط قدرتمندانه میان خود و استاد غلبه می کنند، اما در این فرایند محتوای درسی و تاثیرات تربیتی آن رنگ می بازد و دانشجویان مطالب با ارزش و مفیدی یاد نمی گیرند. بنابراین توجه به مسائل پداگوژیکی در تولید محتو شرط لازم و نه کافی برای طراحان محیط یادگیری و تولید کنندگان مواد آموزش الکترونیکی محسوب می شود (جکلینگ[1]،2001؛ الیور[2] و همکاران، 2003؛ هال[3]، 2001به نقل از ابراهیم زاده، 1386).
زیرساخت اقتصادی آموزش الکترونیکی: تجارت الکترونیکی، درآمدزایی، روش های نوین تخصیص منابع و بودجه، مدل های جدید تآمین منابع، بازاریابی و گسترش بازارهای آموزشی، اقتصاد بدون واسطه، بازده سرمایه گذاری، اقتصاد کلان، بازده غیر مستقیم( گسترش انتخاب از نظر موضوع درسی، استاد، رسانه، قیمت، سرعت، سبک یادگیری و ... برای دانشجو).
زیرساخت مدیریت و رهبری: مدیریت دانش( تآکید بر یادگیری سازمانی به جای یادگیری فردی، گسترش راه هایی برای سهیم شدن و انباشته شده دانش در یک سازمان و دستیابی به تخصص و مهارت کارکنان و تبدیل آن به شکلی که به آسانی در دسترس افراد دیگر نیز باشد)، اتخاذ راهبرد دو جانبه ی رقابت و همکاری، راهبردهای جدید مدیریت و رهبری از جمله مدیریت مشارکتی، مدیریت پیش کشی، پویا و آنیده پروژه، رویکردهای بین المللی و جهانی نگریستن به مسائل سازمان، تدوین سیاست ها و خط مشی ها و قوانین اجرایی آموزش مجازی در زمینه های مختلفی جون حجم کاری، روش استخدام و جذب اعضای هیئت علمی، اعتبار سنجی و صدور جواز، مسائل مالکیت معنوی، استانداردهای کیفی و کمی، تضمین کیفیت و اصالت اعتبار اطلاعات، اقدامات امینت الکترونیکی، سیاست های کاربرد قابل قبول و غیره.
قوانین و مقررات آموزش الکترونیکی:
زیرساخت سیاسی آموزش الکترونیکی:
زیرساخت اداری و نظام خدمات پشتیبانی آموزش الکترونیکی: نظام اداری الکترونیکی و بدون کاغذ، نظام پشتیبانی سازمانی، آموزشی و فنی برای دانشجو، استاد و کارکنان، دسترسی به منابع و خدمات دیجیتالی.
خدمات پشتيباني یادگیری يادگيرندگان
به نظر شارما[4] (2002) در آموزش از دور دو زير مجموعهي اصلي وجود دارد كه در تعيين سطح مطلوب كيفيت و نيز يادگيري اثربخش نقش عمده اي دارند اين دو زير مجموعه عبارت هستند از: الف) تدوين و ايجاد دوره؛ ب) طراحي، تدوين و ايجاد خدمات پشتيباني يادگيرندگان.
در ارتباط با مفهوم خدمات پشتيباني يادگيرندگان و انواع آن، نظرها و ديدگاههاي مختلفي وجود دارد اما نكتهي حائز اهميت اين است كه سيستم خدمات پشتيباني دانشجويي در آموزش از دور خارج از چهارچوب و زمينهي فلسفهي تربيتي كه سيستم راه دور در آن اجرا مي شود، نيست. به نظر برخي از صاحبنظران، گاهي اوقات تمايزي بين پشتيباني يادگيري يادگيرنده و ساير پشتيبانيهاي دانشجويي ديده ميشود كه اولي معطوف به فعاليتهاي آموزشي و دومي مربوط به پشتيباني پرسنلي و اجرايي است. ولي عموماً تأكيد بر اين است كه خدمات پشتيباني يادگيرندگان بدين منظور طراحي مي شوند تا به فرد دانشجو كمك نمايد از مواد طراحي شده و در نظر گرفته شده براي يادگيري، بيشتر و بهتر استفاده كرده، ياد بگيرند. در برخي مؤسسات، خدمات پشتيباني به صورت عمومي بوده و در برخي ديگر به صورت سفارشي است. خدمات پشتيباني به صورت عام شامل همهي فعاليتهايي است كه دانشجويان صرفنظر از نيازهاي ويژهي خود به آنها دسترسي داشته و از آنها بهرهمند ميشوند همانند خدمات پذيرش و ثبت نام و ... . خدمات پشتيباني سفارشي شامل همهي فعاليتهايي است كه دانشجويان به صورت ويژه و بر حسب نيازهاي ويژه خود از آنها بهرهمند ميشوند مانند مشاوره و راهنمايي (ميلز[5]، 2003).
تالمن[6] (1993) اظهــار ميدارد، خدمات پشتيباني يادگيرندگان در آموزش از دور، اغلب شامل يك مؤلفهي آشناسازي است كه در آن تعامل يادگيرنده با يك معرف ، كارمند يا سخنگوي مؤسسه آموزش از دور معطوف به مطلوبيت برنامه و منابع آن در جهت رفع نيازهاي يادگيرندگان جريان مي يابد. رشيد[7] (1998) اصطـلاح خــدمات پشتيـباني يادگيرنـدگان را به عنوان وسـيله و روشي معرفي مينمايد كه براي يادگيرندگان راه دور كمكهاي اضافي و جنبي فراهم مي نمايد. گوپتا ، کاکاریا و غوگتای[8] (2002) معتقد است كه خدمات پشتيباني يادگيرندگان شامل همه خدمات به استثناي مواد آموزشـي اصلي است كه مؤسسـات براي يادگيـرندگان خود تدارك ميبيننـد تا به اهداف آموزشي دوره نايـل شوند.
به نظر پاير (2007) خدمات پشتيباني يادگيرندگان شامل زنجيرهي تسهیلات، امكانات و فعاليتهايي است كه به قصـد آسان سازي فرايند تدريس- يادگيـري و جذابتر نمودن آن براي يادگيـرندگان تـدارك ديــده مي شود. همهي اين خدمات، سواي توليد و ارائهي مواد و محتواي آموزشي است كه به ايجاد، پيشرفت و ارتقاي يادگيري يادگيرندگان ، تعامل و ارتباط مؤثر آنان كمك مي نمايد.
به نظر شارما (1998) خدمات پشتيباني يادگيرندگان شامل اقدامات لازم براي كمك به برطرف نمودن نيازهاي يادگيرندگان است. اين خدمات توصيهها و مشاورههايي در زمينهي مهارتهاي تحصيلي، انتخاب شغل، سازگاري با محيط، استخدام پارهوقت، رشد مهارتهاي ارتباطي فردي و بيـنفردي، خدمات پزشـكي، مشكلات تحصيلي و مالي و ديگر موارد ارائه مينمايد. هدف عمدهي اين خدمات عبارت است از اينكه نيازها و مشكلات يادگيرندگان برطرف شود تا آنها بتوانند بر تحصيلات خود متمركز شوند.
چاودري، گوجار و حافیظ[9] (2008) معتقد هستند كه خدمات پشتيباني يادگيرندگان اَشكال گوناگوني دارد كه با توجه به موقعيت منطقه، مؤسسه يادگيري ، امكانات موجود و نيز نيازهاي فراگيران تدارك ديده ميشوند. به باور آنها اين خدمات شامل اين موارد هستند: تدريس چهره به چهره، ارتبـاط از طريـق رسانههاي فني، انجام مشاوره، كمكها و حمايتهاي فني يادگيـرندگان ، و دسترس پذير سازي مواد و منابع يادگيري. دانشگاههاي راه دور از طـريق شبكـههاي منطقـهاي، خدمات پشتيـباني براي يادگيـرندگان خود تدارك مي بينند. شبكه هاي منطقه اي قبل از پذيرش دانشجو، براي آنها راهنماييها و مشاوره هايي فراهم مي آورند، دربارهي فرآيند پذيرش، انتخابهاي بعدي، مشكلات مالي، نحوهي سازگاري با محـيط يادگيري راه دور و برخي مشكـلات فردي كه تحصيلات يادگيرندگان را تحت تأثير قرار ميدهد، اطلاعاتي ارائه مي دهند. همچنين پرديسهاي منطقهاي تدريس چهره به چهره و خدمات چند رسانهاي و كتابخانهاي ارائه ميدهند. در مجموع هدف اصلي همهي اين خدمات پشتيباني يادگيرندگان آن است كه يادگيرندگان به طور كامل بر تحصيل متمركز شوند.
رامبل (2000) با بررسي كارهاي پژوهشگران و انديشمندان اين حوزه دو نوع اصلي خدمات پشتيباني براي يادگيري را شناسايي ميكند: خدمات جبراني و ترميمي[10]، خدمات جامع و فراگير[11]. خدمات جبراني خدماتي است كه براي رفع مشكلات يادگيري دانشجويان طراحي ميشوند و خدمات جامع خدمات يكپارچهاي است كه براي ارائهي برنامهها تدوين ميشوند. وي اظهار ميدارد كه خدمات جبراني در پاسخ به نيازهاي احساس شده ايجاد و ارائه ميشوند و بصورت موقتي هستند و زماني براساس نياز به وجود آمده و زماني هم پايان مييابند اما خدمات جامع، هـر زمـان و حتـي براي كسانيكه به آنها نياز نـدارند، در دستـرس است و لذا خــدمات پرهزينهتري هستند.
[1] Jackling
[2] Oliver
[3] Hall
[4] - Sharma, H. L.
[5]-Mills, R.
[6] - Tallman, F. D.
[7] - Rashid, M.
[8] - Gupta, M. S., Kakaria, V. K. & Ghugtai, I. B.
[9]- Choudhry, A. H., Gujjar, A. A. & Hafeez, M. R.
[10]- compensory services
[11]-comprehensive services
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب